شب که میشودخیالت را محکم درآغوش میگیرم تاخوابهایم بوی تورا بگیرند...
آسمون چت شد امشب نمیخوای تو غمم شریک باشی؟؟؟
دیگه دارم کم میارم
آسمون بسه چته تو دیگه چرا؟؟؟؟
آسمون توم امشب دل مث من تنگه که داری میباری؟؟؟؟
جای هست که دیگه کم میاری ازاومدن ها رفتن ها شکستن ها ....
جای که فقط وفقط میحوای یکی باشه یکی بمونه که نره واسه همیشه کنارت باشه...
من الان اونجام...
توکجایی؟؟؟؟؟
ساعت ۳وبیست دقیقه س هنوز خوابم نگرفته همش جلو چشامی ودارم بت فک میکنم...
ینی میشه توم الان ب من فک کنی؟؟؟؟
ای بابا مث اینکه باز خیالاتی شدم....
خدایا تو را چه کسی در آغوش میگیرد که اینچنین آرامی؟
شب پست تر از ی تکرار بی مورد
میخوام باهات یکم حرف بزنم.
وقت داری؟
میگن سرت خیلی شلوغه. خوب فکر کنم راس میگن. این همه آدم! فقط تورو دارن. و تو هیچ کسی رو نداری.
خدا جون دلم بد جور گرفته. مردم میگن تو از دل ما خبر داری. درسته؟ پس حتما میدونی من چرا دارم باهات حرف میزنم.
خدا زندگی داره عذابم میده. دردم تازه نیست. خیلی وقته این طوریم. همیشه سعی میکنم بنده خوبی باشم و وانمود کنم همه چیز مرتبه. به بقیه میگم : من که دارم میخندم. اینا ها! شمام بخندین.
نه نمیشه! نمیدونم این کار اسمش چیه. شاید دل خوش کردن باشه. هرچی هست حس قشنگی نیست.
خدا! چرا؟ چرا وقتی شادیم میگیم زندگی شیرینه؟ وقتی از چیزی غمگین میشیم میگیم خدا این طور خواسته؟ به همدیگه میگیم:تو صلاح خودتو که نمیدونی! خدا میدونه. پس هیچی نگو! دهنتو ببند و قانع باش! آره؟ تو اینو میخوای؟ چرا وقتی به چیزی نمیرسیم به هم میگیم خدا جای حق نشسته! حتما یه جای دیگه کمکت میکنه! گرو میگیری؟ چرا کاری میکنی که بنده هات شک داشته باشن بهت؟ اینطور وقتا ما یه جواب درست کردیم که میگه: تو حق گفتن کفر رو نداری! من حق دارم ازت سوال کنم یا نه؟ این کفره؟ نمیخوام بشینم به زندگیم نگاه کنم و بگم: آها! دیدی؟ الان که این طوری شد واسه کار خیری بود که من یه ماه پیش انجام دادم! نه بابا واسه اون یکی بود که دیروز انجام دادم! کدوم؟
زندگی ما مثل بازی اسکواش شده! به توپ ضربه میزنیم و از یه طرف دیگه توپ رو میگیریم! بعضی وقتام اینقدر تعداد این توپها زیاد میشه که معلوم نیست توپی که الان داره سمتم میاد رو من کدوم طرفی زده بودم؟!
خودمونو بدجور سرگرم کردیم. مگه نه؟
خدا! کار خوب چیه؟ بنده گناهکار کیه؟ معنای زندگی رو کی میفهمم؟
برام کامنت خصوصی بذار. باشه؟
دلم گرفته.
خدا !
دایه گیان دستم بگره بانکه وم...
مــــــن دعــــــا میکنم
تــــــو را داشته باشم...
تــــــو دعــــــا می کنی
دیــــــــــــــــگر نباشم...
بیچاره خـــــــــ♥ــــــــدا...
به گوشت میرسه روزی...
خدا ببین حرمتتو شیکستن.... مریم باکرتو به تخت بستند
تلخی الکل روبه جون میخرم فقط به خاطراینکه موقع خوردنش بگم:میزنم به سلامتی کسی که هیچ وقت نفهمیدچقددوستش دارم...
نبـــــــــار بــــــــــــــــــــــــــــــاران . . .
مردم چرااون نمیاد باگل سرخ ب دیدنم...
اگه صدامو میشنوی بدون دلم تنگه برات...
La sar barmalu dast halenan...Bu away njatm bet xariki nwejm...Blay juwab datawa
Waku shetm le hatwa be alen taw tawmAlen bu jarek agri jarek peakani
دارم دیونه میشم...انگاری دارن تودلم رخت میشورن...دارن دلموچنگ میزنن...خداکجایی؟قول بده ک کمکم کنی؟
سلام اماطبق معمول ب قسمت ناخودآگاه بی قراریت...چطوری خوبی؟؟راستش امشب دلم خیلی هواتوکرده بودگوشیمودرآوردم خواستم بهت اس بدم یهوی دلم گرفت آخه یادقسمی ک خورده بودم افتادم؛نمیدونم الان کجایی ودلتنگی هاتوباکی شریکی فقط میدونم ک تنهام ودلتنگ...دارم کم کم ناامیدمیشم ازخودم هنوزب این باورنرسیدم ک تودیگه مال من نیستی ومال یکی دیگه ای؛همش دارم ب دلم میگم بس کنه کمتربهونتو بگیره ولی انگار ن انگار...ازدست خودم کلافه م نمیدونم واقعابااین عشقواحساس چیکارکنم،همش دلتنگ،اخمالو وعصبی؛آخه این زندگی من دارم؟مدام دارم ب این فک میکنم ک روزاتو چطوری سپری میکنی؛باهاش حرف میزنی؟حرفای قشنگ قشنگم بهم میگید؟میدونم کارم درس نیس ولی ی جورای حسودیم میشه بهتون؛هربارک یاد اون صحنه ای میوفتم ک دوتای دیدمتون دلم میگیره خیره میشم ب آسمون وبعد ازچند لحظه ک ب خودم میام میبینم ک باز گونه هام ترشدن...ب هر حال ایشالا با عشقت خوشبخت شی...
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و ادمهایی که از پشت خنجر زدن...
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و اخرین پیکم ولی هنوز حرف دارم..
چ ناامیدانه منتظرت هستم...
به سلامتی اون دختری که گرمای دست دوست پسر پیادشو با گرمای بخاری ماشین یه پچه پولدار
عوض نمیکنه.
بالاخره جسد اونی که می گفت واسم میمیره پپدا شد،در بغل دیگری جان داده بود....
های ! نخراشی بغفلت گونه ام را ٬ تیغ !
های نپریشی صفای زلفکم را ٬ دست !
و آبرویم را نریزی دل
دمش گرم ...
باران را می گویم
به شانه ام زد و گفت :
خسته شده ای ...
امروز را تو استراحت کن
من جایت میبارم
شبیه کسی شده ام که پشت دود سیگارش
با خود میگوید :
باید ترک کنم
سیگار را...
خانه را...
زندگی را...
و باز پکی دیگر میزند
کاش یکی پیدا میشد که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارون ،
به جای اینکه بپرسه “چته ؟ چی شده ؟” ؛
بغلت کنه و بگه “گریه کن” ...
یه شبایی
به یه ادمای خاصی خیلی احتیاج داری
گوشیتو بر میداری شمارشو بگیری
اما میدونی بی فایدس
اینقدر دلگیرو دلتنگی که یهو بخودت میای
میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالی بیجواب
اشکات سرازیر شدن
بعد با خودت فقط یه جمله میگی
اون همه دوست داشتن
اخرش چرا اینطوری شد؟؟؟
سلام
چ خبره؟؟
اینجا کجاس؟؟؟؟؟؟
کجای چیکارمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
وای ازدست این خوابای بدی ک میبینم خسته شدم دیگه
دیشب خوابتو دیدم میخواستم بهت اس بدم وحالتوبپرسم اماترسیدم ناراحت شی
خ دلم واست تنگیده دوست دارم کنارم بشینی وفقط برات بحرفم
کاش اینجا بودی وحالمو میدیدی
چرا خوابم نمیبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جرا باز اینجوری شدم