خداسپردمش بهت مواظب عشقم بمون

آرام تر قدم بردارید اینجادلی راشکونده اند

خداسپردمش بهت مواظب عشقم بمون

آرام تر قدم بردارید اینجادلی راشکونده اند

مخاطب خاص

ازوقتی رفتی...
عجیب شده ای...
چطور می توانی
همزمان
همه جای این خانه باشی؟

مخاطب خاص

سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی

مخاطب خاص

سلام بازم اون احساس تنهایه اومده سراغم کاشکی اینجابودی وبه اون احساسه نشونت میدادم وبهش ثابت میکردم ک تنهانیستم وتورودارم... وای دلم برای دردودل کردن باهات خ تنگیده،نمیدونم وقتی اینجاشرومیکنم ب نوشتن واقعاچیزی ازدلتنگیام کم میشه ی فقط دارم خودموگول میزنم؟ این روزاحواست بهم هست؟حواست هست ک روزام چجوری دارن سپری میشن؟ب خیال نبودنت دارم ازعالم وآدم بهونه میگرم انگاری سراینکه ازدستت دادم همه بم طلبکارن... نمیدونم چم شده بازدیگه دوروبریامم دوس ندارم واونام نمیتونن آرومم کنن،پروانه حواست هست؟میفهمی ک دارم چی میگم؟ دیگه کم آوردم غیرازتوهیشکی نمیتونه آرومم کنه... دلم میخوادباصدای بلنددادبزنم وبگم:پرییییییی کجای؟ حتماالان پیش خودت میگی بابااین پسردیوونس خله،آخه اونکه هیچوقت منونداشته دلش براچی من تنگ شده؟ نمیدونم چیزای ک اینجامینویسم و میخونی ی ن ولی چیکارکنم تنهاراه حلم اینه،ن میتونم ببینمت و ن صداتومیشنوم،ن اجازه دارم بت اس بدم واقعادیگه نمیدونم چ جوری خودموآروم کنم...

مخاطب خاص

همین چهارکلمه برای وصف حالم کافیست:دوست داشتنم درد میکند...

مخاطب خاص

ب سلامتی رفیقم ک ب عشقم باوجوداینکه میدونس دوسش دارم پیشنهاد داد...

مخاطب خاص

سلام سلام خوبی چ خبر؟بعداین همه بدبیاری بلاخره ی اتفاق قشنگ توزندگیم رخ داد... امشب خوابتودیدم وای چقددوسش داشتم خداممنونم ازت... میبینی چم شده تنهادل خوشیم اینه ک خوابتوببینم بگذریم بهرحال ممنونم ازت ک حداقل ازدیدن خوابت محرومم نکردی... بازم ازین طرفابیا...

مخاطب خاص

نذارشک کنم ب تو... نذارشک کنم ب عشق... نذارشک کنم ب اشک... دلتنگیاموپس نده

مخاطب خاص

مگه مثل من عزیزم کسی هست تواون حوالی کسی ک سرکنه باتوروزگارشوخیالی؟؟

مخاطب خاص

آرام تربخند،صدای بی تفاوتی هایت زجرم میدهد

مخاطب خاص

سلام امااین باربه وجودخودت ن ب قسمت ناخودآگاه بیقراریت احوالت چطوره خوبی؟ چ خبرا؟ چیکارمیکنی کاراخوب پیش میره؟خب الهی شکر... این روزا خ حالم بده بدترازونی ک فکرشونوبکنی دیگه حتی مامانمم نمیتونه آرومم کنه... بااینکه هیچوقت نداشتمت اما این 7روزه ک ازدستت دادم... تک تک این روزا برام دارن مث ی سال میگذرن کارم شده نشستن گوشه اتاق وزل زدن ب ی جا حوصله ی هیچکاریوندارم حتی بیرون رفتن بادوستامو... تنها ب این دل خوش کردم ک تو ی حالی ازم بپرسی اما طبق معمول بی تفاوتی...خداینی هرکی یکیودوس داشته باشه این بلا سرش میاد؟ آخرش قیافش مث من میشه گوشه گیر وافسرده؟؟