خداسپردمش بهت مواظب عشقم بمون

آرام تر قدم بردارید اینجادلی راشکونده اند

خداسپردمش بهت مواظب عشقم بمون

آرام تر قدم بردارید اینجادلی راشکونده اند

...

به سلامتی اون دختری که گرمای دست دوست پسر پیادشو با گرمای بخاری ماشین یه پچه پولدار
عوض نمیکنه.

...

بالاخره جسد اونی که می گفت واسم میمیره پپدا شد،در بغل دیگری جان داده بود....

...

های ! نخراشی بغفلت گونه ام را ٬ تیغ !

های نپریشی صفای زلفکم را ٬ دست !

و آبرویم را نریزی دل

...

دمش گرم ...

باران را می گویم

به شانه ام زد و گفت :

خسته شده ای ...

امروز را تو استراحت کن

من جایت میبارم

...

شبیه کسی شده ام که پشت دود سیگارش

با خود میگوید :

باید ترک کنم

سیگار را...

خانه را...

زندگی را...

و باز پکی دیگر میزند