-
...
دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 03:17
فکر می کردم تو همدردی……. اما نه ! تو هم دردی
-
باختم
دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 03:15
دردنیای بچه ها هر کی زودتر بگه دوستت دارم برنده هست ، ولی در دنیای بزرگتر ها هر کی زودتر بگه دوستت دارم بازنده است …
-
...
دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 03:09
تـــــاوان حرفــــهایی که نمی تونی بـــــگی ؛ تــــــارهای سفیـــــــدیـه که ، یه شَبـــه لابلای موهــــــــات به وجــــود میــــــاد ...
-
....
دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 03:07
تو سرت ی جای گرمه فرق تو با من همینه....
-
...
یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 21:42
بعضیـــ چیزها را باید بنویسمــــ نهـــ برایــــ اینکهـــ همهـــ بخوننــــ و بگنـــ عالیهـــ برایـــ اینکهـــ خفهــــ نشمـــ همینـــــ
-
خستم...
یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 03:36
کلافه ام.....درست مانند لحظه ای که مادر بزرگ نمیتوانست سوزن نخ کند...
-
...
یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 03:33
هـــــــمین که عشق باشد آن هـــــــم در حوالی تو هر چقـــــــدر هم که پاییز باشد بــــــــــــــهاری ترین هوا سهم من است
-
دلتنگم
یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 03:29
بعضی وقتهــآ... از شدت دلتنگیــــت ، گریه که هیچ ... دلــَم می خــوآهــَد ؛ هــآی هــــآی بمیــــرم..
-
چیزی نشده بخند....
یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 03:28
-
...
یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 03:26
ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده.. ماها آدمای بی احساسی نیستیم ماها بی معرفت و نا مردم نیستیم یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن که یه سری بــــاورامون و از بین بـــردن...
-
....
جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 02:02
نفس می کشم تا به جای مرده ها خاکم نکنند....اینگونه است حال و روز من ...دیگر چیزی نپرس..!!
-
فقط یه جمله...
جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 01:52
"دلتنگ کودکی ام "یادش بخیر...قهر میکردیم تا قیامت" و لحظه ای بعد قیامت می شد !!! هنوز هم دلم تنگ می شود برای حرف زدنت برای تکیه کلام هایت که نمی دانستی فقط کلام تو نبود من به آنها تکیه داده بودم!!! توی ذهنم یک دنیا برات حرف دارم ولی ---- توی دلم یک جمله بیشتر نیست "دوستت دارم"
-
حالم خوب نیس...
جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 01:48
باید سکوت کنم , غمگینم همانند عروسکی که میخواست گریه کند اما خنده را به لبانش دوخته بودند در حالی که از درون گر گرفتم..اشکام نمیتونن نریزن..بمونن بیچاره دل من بازم باید صبوری کنه... غمگینم.. نگرانم ...باید رفت...کجا ؟ اف___ان__ه کفشهایت یادت نرود...
-
خداااااااااااا
جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 01:44
خدایا کی این زنده بودن همانند مردگان تمام میشود خوب میدانی که من خواهان زندگی نیستم همه چیز در دنیای من بیرنگ است
-
...
جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 01:41
فکر نمیکردم که روزی برسه که بغضم بشکنه و برای تنهایی خودم گریه کنم................
-
....
جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 01:39
میزنم به سلامتی دلم... میزنم به سلامتی اون دلم که هزار بار شکست اما هنوزم شکستن بلد نیست... میزنم به سلامتی آسمونی که با اون همه ستاره اش...یه ذره هم ادعا نداره... .
-
...
شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 02:45
گاهی می مانم با اشک هایم چه کنم ؟! قطره قطره جمع کنم وانگهی دریا شود ؟! یا بچگانم بر روی غذاهای بی نمک دانشگاهم تا حکم مزه را پیدا کند . پاکشان کنم که آفتاب , مهتاب هم نبیندش یا نمایان سازم و با آن گدایی کمی توجه و محبت کنم ؟ شاید هم بهتر است چشمه اش را بخشکانم . زیرا دریاچه ی خزر هم که شود , سر آخر در آن سنگی می...
-
احساسمو بده...
شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 02:17
توبه احساست بیاموز نفس نکشد.... هوای دل ها آلودس اینجا.... فاصله یک عشق تا عشق بعدی تنها یک نخ سیگار است...
-
.....
شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 01:59
نمیشکنم..... تنها گاهی مچاله میشوم....