سلام اماطبق معمول ب قسمت ناخودآگاه بی قراریت...چطوری خوبی؟؟راستش امشب دلم خیلی هواتوکرده بودگوشیمودرآوردم خواستم بهت اس بدم یهوی دلم گرفت آخه یادقسمی ک خورده بودم افتادم؛نمیدونم الان کجایی ودلتنگی هاتوباکی شریکی فقط میدونم ک تنهام ودلتنگ...دارم کم کم ناامیدمیشم ازخودم هنوزب این باورنرسیدم ک تودیگه مال من نیستی ومال یکی دیگه ای؛همش دارم ب دلم میگم بس کنه کمتربهونتو بگیره ولی انگار ن انگار...ازدست خودم کلافه م نمیدونم واقعابااین عشقواحساس چیکارکنم،همش دلتنگ،اخمالو وعصبی؛آخه این زندگی من دارم؟مدام دارم ب این فک میکنم ک روزاتو چطوری سپری میکنی؛باهاش حرف میزنی؟حرفای قشنگ قشنگم بهم میگید؟میدونم کارم درس نیس ولی ی جورای حسودیم میشه بهتون؛هربارک یاد اون صحنه ای میوفتم ک دوتای دیدمتون دلم میگیره خیره میشم ب آسمون وبعد ازچند لحظه ک ب خودم میام میبینم ک باز گونه هام ترشدن...ب هر حال ایشالا با عشقت خوشبخت شی...