باید سکوت کنم , غمگینم همانند عروسکی که میخواست گریه کند
اما خنده را به لبانش دوخته بودند
در حالی که از درون گر گرفتم..اشکام نمیتونن نریزن..بمونن
بیچاره دل من بازم باید صبوری کنه...
غمگینم.. نگرانم ...باید رفت...کجا ؟ اف___ان__ه کفشهایت یادت نرود...